پاسخ پرسشهای عمومی
برای طرح سؤال، اینجا کلیک کنید
سلام. اگر علایمی که شما در ایشان ذکر کردهاید، به همین شدت وجود داشته باشد، ماندن شما در آن زندگی و تلاش بیشتر شما، کمکی به بهبود زندگی و تغییر وضعیت نمیکرد. بدبینی، شکاکیت و چند بار اقدام به خودکشی، بیانگر وجود مشکلات پیچیدهای در فرد است که بدون مداخلات تخصصی احتمال بهبود آن بسیار پایین است. از طرفی مجموعه شرایطی که در زندگی شما وجود داشته، آسیبهای عمیقی به زندگیتان وارد کرده و شما را به این نتیجه رسانده که راهی برای بهبود نیست. بنابراین تصمیمی که برای خروج از آن زندگی گرفتهاید، چندان هم غیرمنطقی به نظر نمیرسد که شایسته عذاب وجدان باشد، خودتان میدانید که با شرایطی که در آن بودید، ماندن و ادامه زندگی به عذاب وجدان بیشتری منجر میشد.
سلام. ما از فرزند شما اطلاعات دقیقی نداریم تا بر اساس آن پاسخ دهیم. اما بطور کلی اگر رفتارهایی که والدین با کودمان دارند با خلق و خوی کودک در تعارض باشد ممکن است احساسات نامطلوبی در آنها شکل بگیرد که در نهایت به احساس بیارزشی یا دوست داشته نشدن منجر شود. گاهی نیز کودکان رفتارها و کلماتی از دیگران میاموزند که بر رفتار آنان تاثیر میگذارد. زمینه ژنتیک و ارث نیز در بعضی موارد تاثیر قابل توجهی بر رفتار کودکان دارد. شما باید ارزیابی دقیقی از نوع رفتارهایتان با فرزندتان داشته باشید. البته نباید خودتان را مقصر بدانید. چرا که درک کودکان از خودشان و اطرافیان خیلی منحصر بفرد است و همیشه ناشی از رفتار شما نیست. اما دانستن اینکه فرزند شما چگونه فکر میکند و چگونه احساس میکند، شما را در ارتباط بهتر با او یاری میدهد. ما معمولا با ارزیابی کودک و گرفتن اطلاعات بالینی از والدین به ساختار شخصیتی کودک دست مییابیم و بر اساس آن آموزشهایی به والدین میدهیم که به بهبود شرایط منجر شود.
سلام. وجود حتی یکی از موارد بالا کافی است که زندگی مشترک به تعارض و تنش منجر شود. اعتراض شما ناشی از حساسیت شما نیست، هر کس دیگری نیز در این شرایط قرار گیرد، آشفته و کلافه خواهد شد. اگر نتوانید با همسرتان برای حل این مشکلات به توافق برسید، بعید است در آینده لحظات خوبی را بتوانید در کنار هم تجربه کنید. برای تصمیمهای درست و منطقیتر با یک روانشناس در ارتباط باشید.
سلام. اگر فرزند شما از همه نظر نرمال است و هیچ مشکل خاصی ندارد، دلیلی برای دیرتر فرستادن او به مدرسه وجود ندارد. البته می توانید برای بررسی آمادگیهای هوشی و جسمی فرزندتان با یک روانشناس نیز در ارتباط باشید.
سلام. اگر کسی از یک روش درمانی نتیجه گرفته، به این معنی نیست که سایرین نیز از آن روش الزاما نتیجه میگیرند. قبل از اقدام به انجام یک روش درمانی ابتدا باید بررسی کرد که آن روش مناسب درمانجو هست یا نه. اگر شما واقعا کاندید مناسبی برای تحریک الکتریکی مغز باشید، ما هم تأیید میکنیم که از این روش نتیجه خوبی خواهید گرفت.
سلام. علائمی که گفتید نگران کننده و مشکوک است. ما حق این را نداریم که از راه دور و بدون ارزیابی تخصصی در مورد کسی تشخیص بیماری دهیم. فعلا به دنبال تشخیص بیماری نباشید. به دنبال این باشید که چگونه میتوانید وضعیت موجود را تغییر دهید. کوچکترین اشتباه در تصمیمگیری ممکن است به نتایج نامطلوبی منجر شود. پیشنهاد میکنم این موضوع را زیر نظر یک متخصص کارآزموده پیگیری کنید و از مشورت با دوستان، آشنایان و افراد خانواده بپرهیرید. تصمیمهای هیجانی نگیرید و زیر بار احساسات و حتی ترحم نروید. در وضعیت فعلی نیاز به یک تصمیم درست و قاطعانه دارید. البته باید بررسی کرد که امکانات و شرایط شما چقدر زمینه را برای تصمیمگیری فراهم میکند. این مشکلات را میتوان قبل از ازدواج تشخیص داد و تصمیمهای هوشمندانهتری گرفت. به احتمال زیاد شما قبل از ازدواج، مشاوره ازدواج نرفتهاید که اکنون با این مشکل مواجه شدهاید. اکنون نیز میشود مشکل را حل کرد و بهترین تصمیم را گرفت. حتما از یک متخصص کمک بگیرید. در صورت تمایل میتوانید یک چلسه حضوری داشته باشیم.
سلام. اینکه خودتان دارو را قطع کردهاید انتخاب درستی نبوده است. بهتر این بود که اگر مصرف دارو مشکلاتی را برای شما ایجاد میکرد با درمانگر خود در میان میگذاشتید تا با تغییر در نوع و الگوی مصرف دارو آن مشکلات رفع شود. از طرفی بهتر این بود که همزمان با دارودرمانی، رواندرمانی را نیز انجام میدادید تا انسجام درمان افزایش یافته و احتمال عود علایم کاهش یابد. اگر در حال حاضر علایم افسردگی در شما ظاهر شده، پیشنهاد ما این است که با یک روانشناس، فرایند درمان را شروع کنید و چنانچه به هر دلیل نیاز به تچویز دارو بود اجازه دهید که آن روانشناس شما را به روانپزشکی که در تیم خودشان است معرفی کند و برای مدتی همزمان با هر دو متخصص درمان را ادامه دهید. اگر نیز نیازی به تجویز دارو نبود، رواندرمانی برای شما مفید خواهد بود و مشکلات شما را رفع خواهد کرد.
سلام. متأسفانه این یک مشکل شایع است که برخی والدین به بهانهی دوست داشتن انواع رفتارهای نادرست را انجام می دهند و حریم خصوصی نزدیکان حود را نادیده میگیرند. شما لازم نیست در مقابل رفتارهای ایشان واکنش نشان دهید. بهتر این است که همسرتان با مادر خود صحبت کند و محترمانه او را از این رفتارها آگاه کند. مشکل زمانی بیشتر میشود که همسر شما زیر بار پذیرش چنین گفتگویی نرود و یا قادر نباشد در این خصوص با ادبیاتی صریح و اثرگذار با مادر خود گقتگو کند. اینجا لازم است شما با او همفکری کنید. همچنین میتوانید از یک مشاور نیز کمک بگیرید.
سلام. احتمالا او خواسته با این حرف، رابطه را تمام کند. استخاره بهانهای بیش نیست. یادتان باشد شما با هیچ روش یا استدلالی نمیتوانید نظر او را تغییر دهید. پس با او بحث نکنید و از او نپرسید که چرا استخاره کردهای. خیلی هوشمندانه قبول کنید و خودتان را از یک رابطهی غیر ایمن رها سازید. به این نکته نیز توجه کنید که او نیز حق انتخاب دارد و با گفتن استخاره تلاش کرده که شما را ناراحت نکند.
سلام. به نظر نمیرسد مشکل اصلی رابطه شما افسردگی طرف مقابل باشد. احتمالا موضوعات دیگری در این میان نقش دارند که شما از آنها بیاطلاعید و یا تمایلی به بررسی آنها ندارید. پیشنهاد میکنم قبل از آنکه روی درمان طرف مقابل تمرکز کنید، به کمک یک روانشناس به صورت بنیادیتر و علمیتر رابطهتان و دلایل پنهانی که به مشکل در رابطه منجر شده را بررسی کنید.
سلام. بهترین راه برای تشخیص وجود یا عدم وجود یک اختلال، ارزیابی شما بر اساس مصاحبهی بالینی توسط یک روانشناسی یا روانپزشک است. هرجند بالا بودن نمره در تستها ممکن است ناشی از وجود صفات خاصی در فرد باشد، اما به هیچ وجه نمیتوان از نمرات تستها، نتایج قطعی گرفت چرا که عوامل بسیاری در این زمبنه به عنوان متغیرهای مداخلهگر عمل کرده و نتیجه را مخدوش میکنند. اما نظر متخصص چون مبتنی بر ارزیابی بالینی است، بسیار معتبرتر و قابل استناد است.
سلام. بله به دو دلیل بهتر است با یک روانشناس مشورت کنید. اولا همیشه بالا بودن نمره در تست اوتیسم، الزاما به معنای ابتلا به اوتیسم نیست. گاهی اختلالات دیگر نیز به دلیل تشابه علامتهاشان موجب بالا رفتن نمره میشوند. یک متخصص میتواند با ارزیابی بالینی مشخص کند که آیا شما واقعا اوتیسم دارید یا مشکل دیگری در شما باعث افزایش نمره در این تست شده است. ثانیا این که گفتهاید اوتیسم غیرقابل درمان است، چندان درست نیست. اختلال اوتیسم دارای طیف گسترده است که هر طیف ویٰژگیهای مربوط به خودش را دارد. بسیاری از طیفهای اوتیسم بخصوص در بزرگسالی درمانپذیرند.
سلام. این موضوع هم میتواند ناشی از مشکلات خلقی باشد و هم ناشی از مشکلات احتمالی که ممکن است در رابطهی شما وجود داشته باشد. اما وقتی صحبت از افسردگی میکنید، باید بررسی کنیم که آیا واقعا دچار افسردگی هستید یا مشکل دیگری است که شما آن را به افسردگی تعبیر میکنید. به هر حال بعد از تشخیص قطعی، لازم است مداخلات درمانی صورت پذیرد تا به خودتان و رابطهتان آسیب وارد نشود.
سلام. به نظر میرسد شما با تمرکز بیش از حد بر اظهارات فالگیر، خودتان در تحقق پیشبینیهای او نقش اساسی داشتهاید. اگر بجای تمرکز بر موضوعات مبهم که ربطی به رابطهی شما ندارد، بر آسیبپذیریهای رابطه تاکید میکردید و به رفع آنها میپرداختید، با وضعیت بهتری روبرو میشدید. پیشنهاد میکنم بیش از آنچه خودتان را با فال و روشهای مبهم درگیر کنید، به این فکر کنید که در رابطه شما چه مشکلاتی وجود داشته و دارد که صحبت به جدایی و کات کردن رسیده است. بدون تردید اگر بنیاد رابطهای درست و منسجم باشد با اظهارات یک فالگیر به هم نخواهد ریخت. جای خوشحالی است که صحبت از مراجعه به مشاور کردهاید. این فرصت خوبی خواهد بود که به کمک یک متخصص رابطهی خود را مورد ارزیابی قرار دهید و نسبت به آسیبپذیریهای آن اگاهی پیدا کنید و در صورت لزوم اقدامات موثری را برای بهبود کیفیت آن انجام دهید.
سلام. به نظر میرسد سالهای زندگی شما در محیطی پر از تنش سپری شده است. این نشان میدهد که به احتمال زیاد سطح اضطراب زیادی را تجربه کردهاید که از ظرفیت تحمل شما فراتر بوده است. همچنین به نظر میرسد در گذر زمان میزان متناوبی از افسردگی را نیز تجربه کردهاید. بدون تردید، ازدواج نه تنها مشکل را حل نمیکند که به بغرنجتر شدن مسایل نیز منجر میشود. این وضعیت اگر درمان نشود، ممکن است به روابط شما و همسر آیندهتان نیز آسیب وارد نماید. متاسفانه اضطراب و افسردگی اگر درمان نشوند، پیشرونده هستند و گسترش مییابند و به ابعاد مختلفی از زندگی سرایت میکنند. توصیه من به شما این است که حتما به کمک یک روانشناس با تجربه، مراحل درمان را طی کنید تا به این وضعیت پایان دهید. چون ساکن تهران هستید، در صورت تمایل میتوانیم در یک جلسه حضوری موضوع را بیشتر بررسی کنیم و برای اقدامات لازم تصمیم بگیریم.
سلام. برای تشخیص مشکل لازم است به یک متخصص مراجعه نمایید تا او با ارزیابی بالینی و معاینه دقیق، نوع و شدت مشکل شما را تشخیص دهد. اینکه گفتهاید محدودیتهای مالی اجازه مراجعه به روانشناس را به شما نمیدهد، چندان قابل دفاع نیست. زیرا اگر خودتان احساس نیاز کنید، میتوانید راهحلی برای آن پیدا کنید. صرفهجویی در بخشهایی از زندگی ممکن است به شما این امکان را دهد تا به الویتهایی که از نظر خودتان مهمتر است دست یابید. مراجعه به روانشناس، به احتمال زیاد فرصتهایی را در اختیار شما قرار میدهد تا ضمن تصحیح الگوهای مرضی که سالها در شما شکل گرفته است، از وضعیت ایستایی که به آن عادت کردهاید فاصله بگیرید. این تغییرات میتوانند به بهبود وضعیت اقتصادی شما نیز منجر شود. افسردگی مزمن، اضطراب، افکار وسواسی و تخیلات تمام نشدنی که نام بردهاید، بهانههایی هستند که شما را در یک وضعیت ثابت و تکراری گرفتار کردهاند و به نظر میرسد شما بیش از حد به آنها استناد میکنید. رواندرمانی میتواند به این چرخهی تکراری پایان دهد.
سلام. اختلالی بنام افسردگی سربازی وجود ندارد. اما اگر کسی بعد از رفتن به سربازی دچار افسردگی شده است، به این معنی است که او احتمالا از قبل آسیبپذیریهایی داشته که در شرایط سربازی نمایان شده است. لازم است علایمی که در فرد ظاهر شده و شما آن را به افسردگی تعبیر کردید توسط یک متخصص روانشناسی مورد ارزیابی قرار گیرد. همچنین لازم است از طریق یک ارزیابی بالینی به تاریخچهای از زندگی فرد، ساختار روانشناختی و سبکهای زندگی او دست یافت تا بتوان بر اساس تشخیص درست به او کمک کرد و بهترین مداخله را انجام داد.
سلام. تفاوت سنی به تنهایی یک متغیر مهم نیست، اگر دو نفر از نظر سایر ویژگیهای شخصیتی از انطباق قابل قبولی برخوردار باشند، احتمال بروز مشکل ناشی از تفاوت سنی چندان زیاد نیست. اما دانستن اینکه شما دو نفر چقدر انطباق دارید کار چندان آسانی نیست و فقط با روشهای تخصصی امکانپذیر است. با مراجعه به یک روانشناس علاوه بر ارزیابیهای شخصیتی میتوانید تفاوت سنی را نیز مورد بررسی قرار دهید.
چون چهار مرتبه شوک درمانی شدهاید میتوان نتیجه گرفت که فازهای افسردگی عمیقی را تجربه کردهاید، به همین دلیل نباید خودتان بدون هماهنگی پزشکتان دارو را کم یا قطع کنید. شما علاوه بر مصرف دارو به رواندرمانی نیز نیاز دارید. برای کنترل اثرات جانبی دارو که باعث خستگی شما شده، فعالیتهای بدنی و ورزشی، یادگیری مهارتهای دهگانه، ایجاد سرگرمیهای روزانه و شغل میتواند مؤثر باشد. توصیه میکنم به کمک یک روانشناس، سبکها و الگوهای زندگی خود را تغییر دهید تا از روزمرگی شدیدی که دچارش شدهاید فاصله بگیرید.
سلام. برای پاسخ در این زمینه باید فرزندتان را به طور دقیق معاینه کنیم. علایم برخی کودکان بیشفعال، با آموزش والدین و کنترل غذایی کاهش مییابد و برخی نیز علاوه بر اینها به دارو نیز نیاز است.
سلام. پمادهای تلخ نه تنها تأثیری بر بهبود ناخنجوی ندارند مضر نیز هستند و کودک را عصبی و پرخاشگر میکنند. این روش تحت عنوان “درمان علامتی” سالها منسوخ شده است. چند چیز را باید بدانید: ۱) ناخنجوی را نباید به عنوان عادت بد تلقی کرد .۲)ناخنجوی الزاماً نیاز به درمان ندارد. ۳)اگر هم والدین به درمان اصرار داشتند باید زیر نظر متخصص روانشناسی انجام شود .۴)قبل از اقدام به درمان باید کودک را از لحاظ آمادگی برای درمان بررسی کرد.
سلام. به گمانم شما باید یک ترس دیگر نیز به مجموعه ترسهایتان اضافه کنید و آن “ترس از درمان” است. اگر اینگونه نبود حتما تا این سن برای رفع مشکل خود که اتفاقاً راه حل بسیار سادهای نیز دارد اقدامی میکردید. این مشکل ریشه در عملکرد سیستم اعصاب مرکزی و انتقال دهندههای عصبی دارد و یک واکنش کاملاً غیر ارادی است. شما قطعاً بارها توسط اطرافیان خود برای ترسیدن از گربهی زیبایی که چند متر آن طرفتر مشغول زندگی کردن است، سرزنش شدهاید و بسیار هم احساس سرافکندگی کردهاید. آنها به این دلیل شما را سرزنش میکنند که ماهیت مشکل شما را نمیدانند و به شما بر چسب ترسو بودن میزنند و چون از نظر آنان ترسو بودن برای یک مرد ۴۳ ساله چیز خوبی نیست، بنابراین طعنهآمیز به شما نگاه میکنند و شما را تحقیر میکنند. به نظر من شما ترس دارید، اما ترسو نیستید. ترس شما نیز به راحتی قابل درمان است. چند جلسه رفتار درمانی و دارو درمانی به همهی این دردسرها پایان خواهد داد.
سلام. علائمی که بیان کردهاید قابل توجه و نیاز به ارزیابی بالینی است. با توجه به سن شما لازم است بدون اتلاف وقت مورد معاینهی بالینی و بررسیهای تخصصی قرار گیرید و هر چه سریعتر نسبت به شروع درمان اقدامات لازم صورت پذیرد.
سلام. مشکل شما یک مشکل شناخته شده و معلوم است و امروزه خوشبختانه خیلی از افراد جامعه با این مشکل آشنایی دارند. با این وجود درک میکنم که شرایط شما برای حضور در جامعه بسیار سخت است. تغییر جنسیت یک گزینه است اما اولین گزینه نیست. مراحل مختلفی برای اقدام وجود دارد که قبل از آن باید انجام بگیرد. اگر تصمیم نهایی به تغییر جنسیت شد، لازم است که چندین جلسه با خانواده و نزدیکان بیمار مشاوره شود و آنها نسبت به موضوع آگاه شوند. بعد از آن آمادهسازی بیمار از لحاظ اقدامات روانشناختی است. که حدود یک تا دو ماه زمان لازم است. سپس بیمار باید بین شش ماه تا یک سال مبدل پوشی داشته باشد. یعنی لباس جنس مخالف بپوشد و فرم ظاهری جنس مخالف خود بگیرد. بعد از آن ارزیابی نهایی انجام شود و اگر همه شرایط مهیا بود برای تغییر جنسیت و عمل جراحی معرفی شود. هزینهی عمل و ریسکهای آن و عواقب آن باید به طور روشن و صریح به اطلاع فرد برسد.
سلام. ضریب هوش ۱۳۶ یعنی دخترتان در طبقه پرهوش یا سرآمد قرار میگیرد. این نمره نشان میدهد که دختر شما از هوش بالایی برخوردار است. البته در نظر داشته باشید برای تعیین دقیق نمرهی هوشی باید تستهای دقیقتری به شکل حضوری گرفته شود.
سلام. قسمت اول سوالتان را خواندم اما به دلیل طولانی بودن در اینحا قابل ارایه نبود. قبلا هم به شما عرض کردم که علت اسکیزوفرنی، ضربه مغزی و علت اوتیسم ، عقبافتادگی ذهنی نیست. همچنین داشتن شوکر و چماق شرط لازم برای یک روانشناس بالینی نیست. این تشخیصها و رفتارهایی که گفتهاید مشکوک است. بهتر است درمانگر خود را تعویض کنید.
سلام. در هیچ مطالعهی پژوهشی، چنین رابطهای تأیید نشده است.
سلام. بدون معاینه و ارزیابی کودک، نمیتوان به این سوال پاسخ دقیق داد.
سلام. شما هیچ توضیحی از مشکلی که به خاطر آن دارو مصرف میکنید ندادهاید. اصولاً قطع ناگهانی دارو بدون نظر روانپزشک کار درستی نیست. بهتر است در این زمینه با روانپزشکتان صحبت کنید. موفق باشید.
سلام. بدون تردید شما مسایل زمینهای داشتهاید که به مصرف این مواد روی آوردهاید. یکی از رویکردهای درمانی، تشخیص و حل آن عوامل زمینهساز است. این عوامل ممکن است عوامل خانوادگی، عوامل ژنتیک، عوامل شناختی، عوامل عاطفی یا سایر تجربههای دردناک در زندگی باشد. به هرحال با تشخیص و از بین بردن آن عوامل، زمینه برای ترک این مواد فراهم خواهد شد. بعد از آن با تکنیکهای رفتاری که به شما آموزش داده خواهد شد قادر خواهید بود بر مصرف خود غلبه کنید.
مشکل شما یک اختلال شناخته شده با زمینههای اضظرابی به نام R.L.S یا “سندرم پاهای بیقرار” است. این اختلال راجزء اختلالات خواب طبقهبندی میکنند. با این وجود در بیداری نیز رخ میدهد و علاوه بر پاها ممکن است بخشهای دیگر بدن را نیز درگیر کند. مصرف بعضی داروها ممکن است به طور مقطعی باعث ایجاد آن شود. به سبب ماهیت آن، بدونِ درمان دارویی امکان درمان کامل میسر نیست و باید مبتلایان را متقاعد و تشویق کرد که علاوه بر اقدامات رواندرمانی، از درمان دارویی نیز بهره بگیرند.
مشکل هست اما بیماری نیست. اگر تعداد خوابهایی که با موضوع سقوط از بلندی میبینید به میزان معناداری زیاد باشد نشانهی شدت نگرش منفی است که به خودتان دارید و به احتمال زیاد شما اعتماد به نفس بسیار کمی دارید و شاید هم بسیار کمرو و مردمگریز باشید. اما جای نگرانی نیست، لازم است در مرحلهی نخست با انجام یک مصاحبهی بالینی نوع و شدت مشکل شما را تشخیص دهیم و سپس با اقدامات درمانی سادهای آن را رفع کنیم و با آموزشهایی که در آخر به شما میدهیم نوع نگاهتان به خودتان را تغییر و اعتماد به نفستان را افزایش دهید.
سلام. ممکن است در تاریخچهی زندگی برخی بیماران اسکیزوفرنی سابقهی ضربه به سر وجود داشته باشد. اما برای ابتلا به اسکیزوفرنی ضربه به سر به هیچ وجه یک ضرورت نیست.
سلام. بدون هیچ تردیدی اوتیسم با عقبماندگی ذهنی متفاوت است. هرچند کودک اوتیستیک ممکن است در بعضی مهارتها بسیار ضعیف باشد اما نمیتوان به او برچسب عقبماندگی ذهنی زد. کودک عقبماندهی ذهنی در همهی ابعاد رشدی به شکل قابل توجهی دارای تاخیر است. اما یک کودک اوتیستیک، در بعضی زمینهها داری تاخیر و در بعضی دیگر ممکن است به شدت از سن خود جلوتر باشد. مطالعات نشان داده است که آمار عقبماندگی ذهنی در کودکان اوتیستیک بیشتر از کودکان طبیعی است، اما این به معنای یکسان بودن عقبماندگی ذهنی و اوتیسم نیست. یک کودک دارای اوتیسم مشکلاتی دارد که ممکن است یادگیری او را در بعضی زمینهها دچار مشکل کند و در نهایت موجب تاخیر شود. اما این نوع تاخیر با آنچه در عقبماندگی ذهنی وجود دارد بسیار متفاوت است. بنابراین اوتیسم، عقبماندگی ذهنی نیست. از طرفی نباید گفت که کودکان اوتیسم باهوشاند. کودکان اوتیسم در بعضی زمینهها در حد یک کودک عقبماندهی ذهنی هستند و در بعضی زمینهها در حد یک کودک بسیار با هوش. یعنی در بعضی زمینهها ضعیف و در بعضی زمینهها باهوش هستند. اما کودکان عقبماندهی ذهنی در همهی زمینهها ضعیفند.
به نظر میرسد شما بیش از او نیاز به کمک دارید. شما با این طرز فکرتان، مسئله را درست ارزیابی نکردهاید . طرف مقابل شما مشکلات مهمی دارد و ابراز علاقهی او به شما دلیل کافی برای ازدواج نیست. اگر این ازدواج تحقق پیدا کند بعید است لحظات خوشی را کنار هم تجربه کنید. با این وجود با توجه به اینکه او را دوست دارید، قبل از تصمیم برای ادامه، با یک روانشناس گفتگو کنید تا او با ارزیابیهای تخصصی شما دو نفر، اطلاعات واقعیتری در اختیار شما قرار دهد تا بواسطهی آن هوشمندانهتر تصمیم بگیرید.
باید اول به دقت مشخص کنید که دلایل خانواده شما برای مخالفت با این ازدواج چیست. دوست داشتن، یک موضوع مهم و ضروری است لیکن علاوه بر دوست داشتن شرایط دیگری نیز لازم است. بهتر است بدون پیشداوری و دست پاچگی در مورد دلایل خانواده خود فکر کنید و همچنین دلایل خود را برایشان توضیح دهید. تلاش کنید این موضوع را از طریق گفتگو حل کنید و به نقاط مشترک برسید و در نهایت در صورت لزوم با یک روانشناس نیز مشورت نمایید.
سلام. ای کاش سن برادرتان را میگفتید. به نظر میرسد برادر شما دچار افسردگی اساسی یا افسردگی ماژور شده است. این نوع از افسردگی بسیار عمیق و پیشرونده است. عوامل ژنتیک تا حد قابل توجهی در ظهور این بیماری نقش دارد، ولی از آن مهمتر، نقش عوامل محیطی و خانوادگی است. خودکشی یکی از نگرانیهای اساسی در مورد این بیماران است و در صد قابل توجهی از این افراد به این اقدام دست میزنند. مراحل درمان شامل رواندرمانی، دارو درمانی و در صورت نیاز بستری شدن است. به شما توصیه میکنم که بدون اتلاف وقت او را به سمت درمان هدایت کنید.
سلام. افراد در پشت این حساسیتها، نیازهای خودشان را جستجو میکنند، این نیازها میتواند شامل نیازهای عاطفی و توجهطلبی باشد. بهتر است در فرصتهای مناسب با همسرتان صحبت کنید و اجازه دهید احساسهای خود را بیان کند، تحمل شنیدن نظرات او را داشته باشید. به او نشان دهید که شما نیز از ناراحتی او ناراحتید. با او به گونهای صحبت کنید که احساس کند شما نیز مثل او فکر میکنید و تعصبی نسبت به طرفداری از خانوادهی خود ندارید. بسیاری از اینگونه حساسیتها ریشه در احساس تنهایی و گاهی احساس طرد شدن دارد که اگر آن را در همسرتان کنترل کنید به نتایج خوبی خواهید رسید. موفق باشید.
سلام. نگران نباشید اگر مراحل درمان قبلی را به طور کامل طی کرده باشید با این حادثه دچار عود بیماری نخواهید شد.
سلام. اگر احتمال میدهید فرزندتان بیشفعالی داشته باشد، جهت تشخیص قطعی باید به یک رونشناس مراجعه کنید. اگر روانشناس نیز تشخیص بیشفعالی داد علاوه بر اقدامات درمانی که برای فرزندتان انجام خواهد داد، آموزشهایی نیز به شما میدهد تا به مرور مشکل حل شود.
سلام. برای اجرای پروتکل مشاوره ازدواج حضور هر دو نفر الزامی است. اگر خواستگار شما با این موضوع مخالفت دارد به این معناست که او از همین آعاز، خواسته یا ناخواسته حقوق مسلم شما را نادیده میگیرد. از طرفی گارد گرفتن در مقابل مشاوره ازدواج ممکن است ناشی از موضوعات مهمی باشد که او تمایلی به فاش شدن آنها ندارد. گاهی هم نشامهی انعطافناپذیری و تفکر خودمدارانه است که از نظر ما هیچکدام از آنها قابل قبول نیست.با این وجود شما باید تصمیم بگیرید که در مقابل او چه واکنشی نشان دهید. پیشنهاد ما این است که تحت هیچ شرایطی از حقوق قطعی خود کوتاه نیایید. از ایشان این انتظار میرود که حتی اگر خودش مشاوره ازدواج را قبول ندارد، بخاطر رعایت حقوق شما، با شما همراهی کند و درخواست شما را محترم بشمارد.
سلام. این نشان میدهد که شما دارای سطح بالایی از اضطراب هستید. به نظر میرسد این اضطراب سالهای زیادی است که با شماست و شما را آزار میدهد. در وهلهی اول باید مشخص کنیم که این حجم زیاد اضطراب از کجا به شما رسیده است. ممکن است ناشی از فضاهای خانوادگی باشد یا ریشه در تجارب و رویدادهای محیطی داشته باشد. گاهی نیز سبکهای زندگی افراد، سبکهای اضطرابی است که نیاز به تصحیح دارد. همچنین رگههای خفیفی از علایم وسواس نیز در شما مشهود است که نیاز به بررسی بیشتر است. این مشکل هیچ ارتباطی به اوتیسم ندارد و فکر خود را در آن زمینه مشعول نکنید. خوشبختانه مشکل شما حلشدنی است و به درمان خیلی خوب جواب میهد. از آنجا که این حجم اضطراب شما را بسیار آزار میدهد و زندگی را برایتان سخت میکند پیشنهاد میکنم در اسرع وقت به یک روانشناس مراجعه کنید تا قبل از شدیدتر شدن علایم، اقدامات درمانی مناسب انجام شود. چون ساکن تهران هستید در صورت تمایل میتوانید برای فرایند درمان به بنده مراجعه کنید. موفق باشید.
سلام. شما کمی دیر میپرسید “چه کار کنم”، این پرسش را باید قبل از ازدواج طرح میکردید. آنهایی که به شما گفتهاند که در آینده به او احساس پیدا میکنی، با ناآگاهی خود، ظلم بزرگی به شما کردهاند.شما نیز با اینکه میدیدید که احساسی به او ندارید باز عقد کردید و زحمت مشاورهی ازدواج را به خود ندادید!!! همهی این اتفاقات اشتباه بوده است، اما خوشبختانه انسان همیشه راهی برای جبران اشتیاهاتش مییابد. بدون اتلاف وقت در شهر خود به یک روانشناس مجرب مراجعه کنید. در صورت نیاز به اطلاعات بیشتر با من تماس بگیرید.
سلام. خیانت محصول عواملی است که چندان هم ناشناحته نیست. به جای درگیر شدن با این پرسش که آیا طرف مقابل باز هم خیانت خواهد کرد یا نه، به کشف عواملی که آن شرایط را به وجود آورده فکر کنید. معلوم نیست که بخشش همیشه رویکرد مفیدی باشد. اگر طرف مقابل دارای نارساییهای شخصیتی باشد، بخشیدن یا نبخشیدن او تغییری در وضعیت ایجاد نمیکند. بعضی رابطهها به این علت به خیانت میرسد که دو نفر از اول مناسب یکدیگر نبودهاند. نگاه آگاهانه به رابطه و استنباط درست از نیازهای خود و طرف مقابل احتمال بروز خیانت را کاهش میدهد. در بعضی موارد نیز تنها راه برای کنترل خیانت، قطع رابطه است.
سلام. لطفا با بنده تماس تلفنی بگیرید. ۳۷۲۸ ۶۶۴۶ ، ۹۶۱۲ ۶۶۹۸
به نظر میرسد شما بیش از او نیاز به کمک دارید. شما با این طرز فکر معیوب، در حال خراب کردن آیندهی خود هستید . دوست عزیز، طرف مقابل شما دارای مشکلات جدی و اساسی است و ابراز علاقهی او به شما دلیل موجهی برای ازدواج نیست. هیچ تردیدی نداشته باشید که اگر این ازدواج تحقق پیدا کند در همان هفتهی اول پشیمانی وجودتان را میگیرد و در آینده هرگز خود را نخواهید بخشید. لطفاً افکار کودکانه را کنار بگذارید. زندگی شما مهمتر و ارزشمندتر از آن است که قربانی شوید. بله، من میتوانم به او کمک کنم، ولی کمک من به او، زمینه را برای ازدواج شما فراهم نخواهد کرد.
سلام. اصولاً برای درمان اختلالات در مرحلهی اول از روشهای درمانی سادهتر و کم هزینهتر استفاده میشود. اضطراب مشکل آنچنان پیچیدهای نیست که نیاز به استفاده از هیپنوتیزم باشد و هیچ درمانگری هم در هیچ جای دنیا برای درمان اضطراب از چنین روشی استفاده نمیکند. انتخاب روش درمانی مهمترین جنبهی هر اقدام درمانی است که اگر روش درمان درست انتخاب نشود به اتلاف وقت و هزینه میانجامد. هر چند ما در کلینیک خود ممکن است برای درمانهای خاص از هیپنوتیزم استفاده کنیم. لیکن اکیداً به شما پیشنهاد میکنم هرگز برای درمان اضطراب در پی هیپنوتیزم نباشید.
سلام. شما دارای بیماری نیستید، این نشان دهندهی سطحی از اضطراب همراه با رگههای خفیفی از وسواس است. این مقدار در حدی نیست که شما را بیمار خطاب کرد اما در حدی هست که شما را اذیت کند و زندگیتان را دچار آشفتگی نماید. گفتگوی درونی، انرژی زیادی را از شما میگیرد و این تداعیِ افکار، شما را خسته و کلافه میکند و به همین دلیل لازم است که با اقدامات درمانی، انرژی خود را برای زندگی واقعی ذخیر نمایید. یادتان باشد که لذت بردن از زندگی حق شماست.
سلام. در مؤثر بودن مشاورهی ازدواج تردیدی وجود ندارد، لیکن کسی نمیتواند شما را مجبور به پذیرش این موضوع کند. شما میتوانید با پرس و جو از کسانی که یرای مشاورهی ازدواج اقدام کردهاند، تأثیر آن را ارزیابی کنید، به شما پیشنهاد میکنم اگر خودتان مشاورهی ازدواج را قبول ندارید لااقل برای احترام به طرف مقابل این کار را انجام دهید، البته هیچ شک نکنید که بعد از انجام در یک مرکز معتبر و مشاهدهی تکنیکهای تخصصی که در این زمینه وجود دارد، نظرتان در مورد مشاورهی ازدواج به کلی دگرگون خواهد شد. پیروز باشید.
سلام. به احتمال زیاد شما دچار علائم اضطراب و افسردگی هستید. شاید در محیط زندگی ناآرامی زندگی کردهاید و انرژی روانی شما صرف مسائل پیچیدهی زندگی شده است. به هرحال آنچه مسلم است این است که در زندگی شما مسایلی وجود دارد که شما را آزرده میکند و شادمانی را از شما میگیرد و شما را خسته میکند. این خستگی موجب میشود که تحمل بچهها را نداشته باشید و نتوانید به قدر کافی از ارتباط با آنها لذت ببرید. نگذارید این وضعیت ادامه پیدا کند. زیرا به فرسودگی شما منجر میشود. بهتر است به کمک یک روانشناس علت اصلی مشخص شود و برای آن راهحل پیدا شود. بنابراین مراجعه به یک روانشناس میتواند برای شما بسیار لازم و مفید باشد.
سلام. این مشکل تنها متعلق به شما نیست، بیشتر خانوادهها فعلا درگیر همین مسئله هستند. بچهها به مدرسه نمیروند و سیستمی هم که تحت عنوان آموزش آنلاین معرفی شده بسیار ناقص و ناکارآمد است. بنابراین در چنین شرایطی درس نخواندن کاملا طبیعی است. بهتر است با فرزند خود آنگونه که گفتهاید درگیر نشوید و مشاجره نکنید، زیرا این مشاجرهها رابطهی شما را با هم خراب میکند و صمیمت بین شما کمرنگ میشود. یادتان باشد که فرزند شما بیش از آنکه به درس نیاز داشته باشد، به رابطهی گرم و صمیمی با شما نیاز دارد. چنین رابطهای او را از سایر خطرها حفظ میکند. از آنجا که فرزند شما قبل از این درسهایش عالی بوده پس جای نگرانی نیست. تلاش کنید رفتار فعلیاش را دلیلی برای سرزنش او قرار ندهید. برای چگونه درس خواندن از خودش نظرخواهی کنید و تا آنجا که ممکن است اجازه دهید طبق مدل خودش مطالعه کند. انتظاراتی که از او دارید معقول و متناسب با شرایط فعلی باشد. انتطار نداشته باشید مثل دوران مدرسه درس بخواند. دائم به او تذکر ندهید، همان اندک تلاشی که میکند را تشویق کنید و رضایت خود را به او نشان دهید. این دوران به زودی تمام میشود، بهتر است صبور باشید.
سلام. به نظر میرسد خواستگار شما هنوز در این زمینه به قطعیت نرسیده و هنوز تردیدهای جدی دارد. از آن گذشته او چیزهایی را از شما پنهان میکند و جزئیات آن را به شما نمیگوید. شما به جای اینکه منتظر بمانید تا او برایتان تعیین تکلیف کند، بهتر است قاطعانه به او صحبت کنید و به او بفهمانید که نمیتوانید زمان زیادی را منتظر بمانید. در غیر اینصورت ممکن است در آینده برای این وقتهایی که در این رابطه صرف کردهاید خودتان را سرزنش کنید. به شما اکیدا توصیه میکنم با مشاوره با یک روانشناس، خودتان را از این بلاتکلیفی رها کنید و طبق مدلهایی که او به شما آموزش میدهد بهترین تصمیم را در این زمینه بگیرید. علاوه بر آن همیشه در این موقعیتها احتمالهایی برای وجود اختلالات خُلقی در طرف مقابل وجود دارد که باید مورد ارزیابی قرار گیرد.
سلام. هیچکدام از ویژگیهای افراد به تنهایی عامل مهمی در ازدواج نیست. این عوامل در بین سایر ویژگیها معنا پیدا میکند. تفاوت سنی را نمیتوان به تنهایی مورد قضاوت قرار داد. این مقدار تفاوت ممکن است در مورد دو نفر مشکل ساز باشد اما در مورد دو نفر دیگر مشکل ساز نباشد. اگر مشاورهی ازدواج انجام دهید به روشنی متوجه خواهید شد که کدام ویژگیها برای شما مهم و نیازمند توجه است.
سلام. اضطراب شما به احتمال زیاد ریشه در سبکهاى زندگى شما و دلایل شخصیتى دارد. اما اینکه با وجود اقدامات درمانى هنوز اضطراب دارید می تواند ناشى از تشخیص غلط، درمان ناکافى یا عدم پیگیرى از جانب شما باشد.
سلام. حرف زدن و ابراز محبت از طریق کلام، علاوه بر اینکه تاحدی به ویژگیهای روانشناختی افراد مربوط میشود، جنبهی یادگیری و تجربی نیز دارد. این مهارت معمولا در محیط خانواده آموخته میشود. اگر کسی در طول زندگی خود، از اعضای خانواده و اطرافیان واژههای عاطفی و احساسی نشنیده باشد، به احتمال زیاد خودش نیز در استفاده از آنها احساس ناتوانی میکند. یکی از شرایط لازم برای زندگی مشترک، برونریزی هیجانی و ابراز علاقه توسط طرفین است که سهم زیادی در تقویت و پایداری عشق دارد. اگر یکی از طرفین یا هردو، فاقد چنین مهارتی باشند، لازم است که برای حل این مشکل آموزش ببینند و کمکم آن را در خود تقویت کنند. گاهی نیز وجود برخی مشکلات خُلقی، مانند افسردگی یا کمرویی موجب کاهش انگیزهی افراد برای حرف زدن میشود، که در این صورت نیاز به اقدامات درمانی است. به هر حال به عنوان اقدام اول شما با همسرتان بیشتر صحبت کنید تا در او انگیزهی بیشتری ایجاد شود. همچنین به او بگویید که صحبت کردن به شما آرامش میدهد و تمایلتان را به او افزایش میدهد. با این وجود اگر این اقدامات کارساز نشد، مراجعه به یک روانشناس بسیار به شما کمک خواهد کرد.
سلام. در مؤثر بودن مشاورهی ازدواج تردیدی وجود ندارد، لیکن کسی نمیتواند شما را مجبور به پذیرش این موضوع کند. شما میتوانید با پرس و جو از کسانی که یرای مشاورهی ازدواج به مرکز ما آمدهاند تأثیر آن را ارزیابی کنید.(به این دلیل میگویم مرکز ما، که از کیفیت کار دیگران اطلاعی ندارم)، به شما پیشنهاد میکنم اگر خودتان مشاورهی ازدواج را قبول ندارید لااقل برای احترام به طرف مقابل این کار را انجام دهید، البته هیچ شک نکنید که بعد از انجام آن و مشاهدهی تکنیکهای تخصصی که در این زمینه وجود دارد، نظرتان در مورد مشاورهی ازدواج به کلی دگرگون خواهد شد. پیروز باشید.
سلام. خیانت محصول عواملی است که چندان هم ناشناحته نیست. به جای درگیر شدن با این پرسش که آیا طرف مقابل باز هم خیانت خواهد کرد یا نه، به کشف عواملی که آن شرایط را به وجود آورده فکر کنید. معلوم نیست که بخشش همیشه رویکرد مفیدی باشد. اگر طرف مقابل دارای نارساییهای شخصیتی باشد، بخشیدن یا نبخشیدن او تغییری در وضعیت ایجاد نمیکند. بعضی رابطهها به این علت به خیانت میرسد که دو نفر از اول مناسب یکدیگر نبودهاند. نگاه آگاهانه به رابطه و استنباط درست از نیازهای خود و طرف مقابل احتمال بروز خیانت را کاهش میدهد. در بعضی موارد نیز تنها راه برای کنترل خیانت، قطع رابطه است.
سلام. چیز مهمی نیست و نیاز به هیچ اقدام درمانی هم نیست. این یک رفتار طبیعی در سن ۳ تا ۵ سالگی است و به آن اصطلاحاً وحشت شبانه میگویند. کودک وحشت زده از خواب میپرد، گریه میکند، گاهی به نظر میرسد در تاریکی چیزهایی را میبیند، اطرافیان را نمیشناسد و پس از مدتی به خواب میرود و فردای آن روز چیزی از دیشب به یاد نمیآورد. تلاش نکنید کودک را آرام کنید، چراغها را روشن نکنید، با کودک زیاد حرف نزنید، سعی نکنید کودک را به اتاق دیگری منتقل کنید، فردا در مورد اتفاق دیشب از کودک چیزی نپرسید. این وضعیت تا ۷ سالگی نیاز به اقدام درمانی ندارد اما بعد از آن بله.
سلام. این موضوع علاوه بر دلایل هورمونی دلایل دیگری نیز میتواند داشته باشد. اضطراب، افسردگی، پاسخهای آموخته شده، عادت، خشمهای فرو خورده شده و مسایل شخصیتی هر کدام میتوانند نقش مهمی در بروز آن رفتارها داشته باشد. خوشبختانه برای برطرف کردن مشکل راهحلهای متعددی وجود دارد. ابتدا لازم است توسط یک روانشناس ارزیابی شوید تا علت یا علتهای اصلی مشخص شود و سپس متناسب با تشخیص، درمان مناسب انتخاب شود. در سایت ما، تستهای مربوط به اضطراب و افسردگی را انجام دهید تا به دید کلی در مورد خود دست یابید و مراجعه به یک متخصص روانشناسی را در دستور کار خود قرار دهید. موفق باشید.
سلام. شرایطی را که توضیح دادید هرچند چندان مطلوب به نظر نمیرسد اما به قدر کافی شفاف و روشن است. شما نمیتوانید در رابطهای بمانید که طرف مقابل برای ماندن و بودن شما اشتیاقی نشان نمیدهد و با انگیزه عمل نمیکند. یادتان باشد که وقتی از او میخواهید که جایگاه شما را مشخص کند، همهی قدرت و اختیار را یکجا به او سپردهاید. در اینصورت شما خودتان را بسیار ضعیف و ناتوان احساس خواهید کرد و همچنین در نظر او نیز بیاعتبار خواهید شد. آیا واقعا معتقدید که اگر صبر کنید وضعیت تغییر خواهد کرد. اگر کسی در ابتدای رابطه به شما بگوید که قصدش ازدواج است، به این معنی نیست که واقعا چنین قصدی دارد. شما باید بر اساس شواهد و هوشمندی خودتان عمل کنید نه بر اساس واژهپردازیهای دیگران. مشکل شما وابستگی شماست و اینکه از تصور جدایی در هراسید. به همین دلیل تمایل ندارید که واقعیت شفافی که در مقابلتان است را مشاهده کنید. توصیه میکنم بیشتر به خودتان بیندیشید و به مراقبت از خود. در صورت نیاز به توضیحات بیشتر، میتوانیم حضوری صحبت کنیم و تصمیمهای لازم را بگیریم. بدرود.
سلام. در اینکه ازدواج حق اساسی مادر شماست، تردیدی نیست، اما اینکه این ازدواج درست است یا نه نیاز به ارزیابیهای دقیق دارد. از طرفی اگر بررسیها نشان دهد که این ازدواج درست است، به نظر نمیرسد زندگی برادر شما با مادرتان بعد از ازدواج انتخاب درستی باشد. وابستگی برادر شما و غیرمنطقی بودن مادرتان، موضوع را پیچیده میکند. اگر در مورد درستی ازدواج مادرتان اطمینان دارید و همچنین در مورد صلاحیت شخص خواستگار و انطباق آنها با هم مطمئن هستید، باید موضوع را با صراحت به برادرتان بگویید. نگران واکنشهای غیرمنطقی او نباشید و زیر بار وابستگی او نروید. اما از آنجا که این یه موضوع ظریف و حساس است و ممکن است تا حدی به برادرتان آسیب عاطفی وارد شود، اگر به کمک یک روانشناس این کار را انجام دهید خیلی بهتر است. همچنین اکیدا توصیه میکنم که مادرتان نیز قبل از پاسخ قطعی به طرف مقابل، از او بخواهد که با هم مشاوره ازدواج انجام دهند تا احتمال هرگونه خطا در تصمیمگیری کاهش یابد. موفق باشید.
شما دارای اختلال Claustrophobia هستید. حدود ۵ تا ۷ درصد مردم دنیا به این مشکل دچارند. هستهی اصلی این اختلال رگههای پنهان اضطراب است. درمان آن بسیار راحت است لیکن اغلب بیماران برای درمان اقدام نمیکنند. گفتهاید قبلاً راههایی به شما آموزش داده شده تا بر ترس خود غلبه کنید، این روشها هرگز جواب نمیدهد زیرا مشکل فرد ریشه در اضطرابهای بنیادی دارد و نمیتوان از فرد انتظار داشت که بر ترسش غلبه کند، تجربه نشان داده که این روشها حتی مشکل را تشدید میکند. در پروتکلِ درمانی این اختلال، یکی از حلقهها(نه همه)، درمان دارویی است.
سلام. به نظر میرسد طرف مقابل شما، تمرکز کافی روی این رابطه ندارد. در این صورت باید مراقب باشید تا از لحاظ عاطفی درگیر نشوید. نمیشود به کسی که رابطه را بطور ناگهانی قطع میکند و رفتارش قابل پیشبینی نیست، چندان امیدوار بود. اینکه شما دوست دارید که او برگردد، بیانگر این است که شما احساس خوبی به او دارید و این چیز بدی نیست. اما شما نمیتوانید روی کسی که دایم در حال رفت و برگشت است حساب کنید. زیرا این رفتارها شما را سردرگم میکند. کاری که شما باید انجام دهید این است که دلیل اصلی رفتارهایش را بدانید. اگر او هنوز درگیر رابطهی قبلیاش هست، بهتر است او را به حال خودش بگذارید تا تصمیم نهایی را بگیرد. همچنین گفتن اینکه تو با همه فرق داری، کمکی به شما نمیکند، بهتر است روی رفتارش متمرکز شوید تا حرفهایش. علاوه بر آن شما باید مشخص کنید که از این رابطه چه میخواهید و هدف نهاییتان چیست. اگر یکی از اهداف شما ازدواج است بهتر است به کمک یک متخصص درمورد اینکه شما به هم میخورید یا نه، ارزیابیهای لازم را انجام دهید. موفق باشید.
سلام. شما هیچ اطلاعات روشنی در زمینه رابطهتان و دلایل کات شدن ندادهاید. چگونه انتظار دارید که آمدن یا نیامدن طرف مقابل را پیشبینی کنیم؟
سلام. تحریک الکتریکی مغز یکی از روشهای جدید و به روز درمان در دنیاست و روز به روز هم در حال توسعه است. این روش درمان نه تنها بسیار اثربخش و موثر است که خیلی زود هم نتیجه میدهد. هیچگونه خطری برای این درمان وجود ندارد و بخصوص اگر توسط درمانگر متخصص انجام شود، شما را شگفتزده خواهد کرد. بدرود.
سلام. اولین شرط یک درمان موفق عدم تعیین شرط و شروط برای درمانگر است. شما نباید در مورد مصرف دارو حساس باشید. اگر مشکل فرزند شما نیاز به درمان دارویی داشته باشد، عدم استفاده از آن جز اتلاف وقت نتیجهی دیگری نخواهد داشت. البته امروزه روشهای درمانی خوبی برای کم کردن سهم دارو وجود دارد. مثلا برای کودکان بیشفعال، درمان از طریق نوروفیدبک تاثیرات خوبی میتواند داشته باشد. پیشنهاد میکنم شما تصمیم را به عهدهی متخصص بگذارید. اگر مشکل فرزندتان بدون دارو درمانپذیر باشد ما اصراری به استفاده از دارو نداریم و اگر نیاز به دارو باشد شما اصرار به عدم مصرف دارو نداشته باشید. بدرود.
سلام. متاسفانه این موضوع در فرهنگ ما شایع است و تعداد قابل توجهی از افرادی که در گروه سنی شما هستند همین مشکل را دارند. این موضوع ریشه فرهنگی دارد و ناشی از برخی باورها و ترسهای والدین است. البته همهی این ترسها و باورها اشتباه نیستند، اما مشکل اینجاست که باورهای درست و نادرست با هم ادغام شده و تفکیک آن برای بسیاری از والدین، سخت است. در این مواقع بهترین کار این است که شما با آنها گفتگو کنید و علت اصلی نگرانیشان را پیدا کنید و در زمینهی آن نگرانیها به گونهای اطمینان آنها را جلب کنید. همچنین اگر آنها قبلا رفتاری از شما دیدهاند که نسبت به آن حساس شدهاند، بهتر است با تغییراتی که در خودتان ایجاد میکنید حساسیت آنها را کم کنید. با این وجود، تجربهی ما نشان داده است که وقتی ما با والدین گفتگو میکنیم و به آنها در این زمینهها آموزش میدهیم تغییرات اساسی در نگرش و رفتارشان ایجاد میشود. اگر احساس کردید که خودتان با گفتگو نمیتوانید شرایط را تغییر دهید، مراجعه به یک روانشناس را به آنها پیشنهاد دهید. بدون تردید نتایج شگرفی خواهد دید. موفق باشید.
سلام. بسیاری از پرخوریها جنبهی روانشناختی دارد. به خصوص وقتی افراد بیش از اندازه احساس پوچی و خلاء درونی کنند ناخودآگاه به پرخوری روی میآورند تا این خلاء را با ماده پُر کنند. علاوه بر آن، درصد قابل توجهی از پرخوریها با درجات متنوعی از اضطراب و افسردگی همراه هستند. درمان آن بسیار ساده و سریع است. امروزه روشهای جدیدی برای درمان پرخوری وجود دارد که بسیار زود به نتیجه میرسد. البته قبل از اقدام به درمان روانشناختی، باید آزمایشهای پزشکی وجود هرگونه عامل جسمی را رد کرده باشد.
شیوهی زندگی هر کس مربوط به خود اوست و خود اوست که تصمیم میگیرد که چگونه و با چه کیفیتی زندگی کند. اما مهم این است که هرکس برای چگونه زیستن چه دلایلی دارد و میخواهد به چه نتایجی برسد، بنابراین هیچکس نمیتواند به شما بگوید که ازدواج کنید یا مجرد بمانید، این شما هستید که برای زندگی خود تصمیم میگیرید. اما اگر در مورد تصمیمهای خود تردید دارید، میتوانید دلایل خودتان را برای تصمیمها بیان کنید تا در مورد آنها گفتگو کنیم. از گفتگو با کسانی که با سلایق شخصی خود، برای زندگی شما نسخه میپیچند بپرهیزید. پیروز باشید.
سلام. این موضوع بسیار وابسته به فرهنگ است. به عنوان یک قاعدهی کلی اتاق خواب کودک را میتوان از ماه دوم تولد جدا کرد مشروط به اینکه آموزشهای لازم به مادر داده شود که چگونه این کار را انجام دهند و مراقبتهای کودک را در طول شب چگونه انجام دهند. جدا کردن اتاق کودک نه تنها اختلالی در رشد کودک ایجاد نمیکند باعث تسریع در جنبههای رشد عاطفی نیز میشود.
سلام. این اختلال طیف وسیعی دارد. بدون ارزیابی بالینی او نمیتوان در مورد یادگیریاش در مدرسه نظر داد. درمانگر او که تا امروز زیر نظر او کار کرده به راحتی میتواند به این پرسش پاسخ دهد. با این وجود اگر تا به حال تستهایی از او گرفتهاید، به خصوص Wisc-R یا Wisc-4 نتایج آن را اسکن کرده و ارسال کنید تا نظر خود را اعلام کنم. همچنین دانستن این موضوع خیلی مهم است که با این اختلال نارساییهای دیگری نیز حتی به صورت نهفته همرا است یا نه. چون اغلب کودکانی که درجه اختلال در آنها از حد آستانه فراتر میرود دارای اختلال چند وجهی هستند.
سلام. قبل ز اقدام به هر کاری، باید شرایط کلی آن کار را بخوبی بسنجید و مشخص کنید که آیا آن کار با ویژگیهای شما همخوانی دارد یا نه. همچنین باید مشخص کنید که به ازای وقت و انرژی که برای انجام آن کار میگذارید، چه چیزی قرار است به دست آورید. حساسیت پدرتان، چیز عجیبی نیست و ممکن است در فرهنگ ما حتی شایع هم باشد، اما بهتر است دقیقا بدانید که پدرتان به چه چیزهایی حساس است و در آن زمینه به او اطمینان دهید.
در مورد رابطهتان، علت سردی طرف مقابل را باید حدس بزنید، اما لازم نیست کاری در این زمینه انجام دهید. او اگر شما را دوست داشته باشد خودش برای حل مشکل با شما صحبت خواهد کرد. شما نباید زفتار اصرارگونه داشته باشید ، زیرا این رفتارها وضعیت را بدتر خواهد کرد و او را به عقب خواهد راند. سعی کنید رفتارتان خیلی عادی و معمولی باشد. در این مورد اگر لازم شد میتوانید در یک جلسهی حضوری موضوع را دقیقتر بررسی کنیم و راهحلهای ممکن را پیدا کنیم. موفق باشید.
سلام. این یک روش ناکارآمد است که چند سؤال را از قبل آماده کنیم و از خواستگار بپرسیم. اصولاً سؤال منجر به شناخت نمیشود. زیرا طرف مقایل میتواند هر سؤال را هر جوری که دوست داشته باشد پاسخ دهد. در روشهای نوینِ ارزیابی، بیشتر به جنبههای رفتاری و احساسی توجه میشود و به افراد آموزش داده میشود که چگونه از روی مؤلفههای رفتاری که در طرف مقابل میبینند و مؤلفههای احساسی که در خودشان وجود دارد، موقعیت را ارزیابی کنند. پیشنهاد میکنم به جای پیدکردن سؤال، شیوههای علمی را آموزش ببینید و گرنه بعدها خواهید فهمید که آن سؤالها چقدر گمراه کننده بوده است.
سلام. نوع و شدت اختلالات بسیار متنوع است. درمانگر روش درمانیِ خود را با توجه به عوامل مختلفی انتخاب میکند. علاوه بر آن سن، جنسیت، هوش، تحصیلات و ویژگیهای فردی نیز در انتخاب روش درمان مؤثرند. یک روش درمان ممکن است رفتاری، شناختی،دارویی و یا ترکیبی از آنها باشد. افسردگی نیز از این قاعده مستثنا نیست. بنابراین نمیتوان گفت که برای درمان افسردگی شدید فقط دارو درمانی روش اصلی است. این روانشناس است که با توجه به عوامل متعدد، بهترین روش درمان را انتخاب میکند.
سلام. به هر حال وقتی یک دلبستگی عاطفی به وجود میآید، انسان را به شدت درگیر میکند. میدانم که شما این روزها را خیلی سخت و سنگین سپری میکنید و انرژی زیادی را صرف کنار آمدن و تحمل میکنید. اما به احتمال زیاد با گذشت زمان نوع نگاه شما به این موضوع فرق خواهد کرد و خواهید فهمید که کسی که به این راحتی شما را ترک کرده، چندان لایق ماندن نبوده است. ولی اگر احساس میکنید که خیلی کلافه و به هم ریخته هستید پیشنهاد میکنم یک جلسه حضوری تشریف بیاورید تا موضوع را بررسی و راهکارهای درمانی را انتخاب کنیم.
سلام. شما خودتان مشکل خودتان را خوب میشناسید و خوب هم میدانید که این مشکل چقدر شما را آزار میدهد، لیکن اقدامی برای درمان انجام نمیدهید. اختلال وسواس را میتوان با اقدامات تخصصی درمان کرد. هرچند وسواس شما از نوع شدید است اما به این معنا نیست که راهی برای از بین بردن آن وجود ندارد. خودتان را بیش از این اذیت نکنید و بدون اتلاف وقت به روانشناسی که مورد تأیید خودتان است مراجعه کنید. بزودی درمان خواهید شد.
در پایین صفحهی اصلی همین سایت در قسمت “تماس با ما” .
مشکل هست اما بیماری نیست. اگر تعداد خوابهایی که با موضوع سقوط از بلندی میبینید به میزان معناداری زیاد باشد نشانهی شدت نگرش منفی است که به خودتان دارید و به احتمال زیاد شما اعتماد به نفس بسیار کمی دارید و شاید هم بسیار کمرو و مردمگریز باشید. اما جای نگرانی نیست، لازم است در مرحلهی نخست با انجام یک مصاحبهی بالینی نوع و شدت مشکل شما را تشخیص دهیم و سپس با اقدامات درمانی سادهای آن را رفع کنیم و با آموزشهایی که در آخر به شما میدهیم نوع نگاهتان به خودتان را تغییر و اعتماد به نفستان را افزایش دهید.
سلام. وقتی رابطهای بعد از مدتی کات میشود به این معناست که این رابطه ظرفیتهای لازم را برای ادامه نداشته است. ممکن است شما هنوز احساس زیادی به او داشته باشید ولی دفاع از این عشق و ماندن در خیال او کار بینتیجهای خواهد بود. به خضوض وقتی طرف مقابل با شخص دیگری وارد رابطه شده، حتی اگر برگردد به نتایج امیدوار کنندهای نخواهید رسید. موفق باشید.
سلام. وابسته شدن به درمانگر یک اتفاق نسبتا شایع است و نشانهی نامطلوبی نیست. در این مواقع، درمانگر نباید درمان را قطع کند و فرد را بیپناه رها کند. بلکه باید به بیمار کمک کند که آرام آرام از این وابستگی رهایی یابد و بتواند مستقل به زندگی ادامه دهد. قطع کردن درمان، یک ضربهی روانی جدید است که ممکن است خارج از تحمل فرد باشد. بهتر است کمی به خودتان کمک کنید تا ذهنتان فاجعهسازی نکند و اگر همچنان تحت فشار بودید ادامهی درمان را زیر نظر یک روانشناس دیگر (نه روانپزشک) پیگیری کنید. موفق باشید.
سلام. شما در موقعیت سختی قرار دارید و بدون تردید مجبورید انرژی روانی زیادی را صرف کنید. دلبستگی که در این مدت در شما ایجاد شده، انتخاب درست را برایتان بسیار دشوار میکند. به نظر میرسد شما از ابتدا موضع نادرستی در این رابطه اتخاذ کردهاید، مثلا شما نمیدانستهاید که نمیتوان با محبت، کسی را دلبستهی خود کرد. تلاشهایی که برای خوب بودن و مهربان بودن کردهاید فقط شما را خسته و طرف مقابل را اشباع کرده است که هر دو به ضرر یک رابطهی متعادل است. چیزی که روشن است این است که چون او در این رابطه، موضع ازدواج ندارد، شما باید بدون تعلل از رابطه خارج شوید حتی اگر دلبسته شده باشید و او را دوست داشته باشید. زیرا دوست داشتن، دلیل خوبی برای تحقیر شدن نیست. از طرفی چون از کار خود و حقوق خود راضی هستید، فعلا بهتر است که شغل خود را برای مدتی حفظ کنید. بعد از آن مدت، اگر احساس کردید که فضا برایتان سنگین است، مجبورید به شغل جدید فکر کنید. چون این شرایط شما را کلافه و خسته کرده است، توصیه میکنم که این مراجل را به کمک یک روانشناس طی کنید. به احتمابل زیاد شما دارای سطح بالایی از اضطراب هستید که نیاز به درمان دارد. پیروز باشید.
سلام. نوروفیدبک یک روش درمانی هوشمندانه و مبتنی بر تکنیکهای یادگیری و شرطیسازی است. این روش در مورد برخی اختلالات به شدت موثر و در مورد برخی اختلالات به شدت بیاثر است. بنابراین خیلی مهم است که درمانگر شما در این زمینه تخصص داشته باشد که بتواند بر اساس مورد تشخیص دهد که این روش درمانی را در مورد چه کسانی و چه اختلالاتی به کار بگیرد و در مورد چه کسانی به کار نگیرد. موفق باشید.
سلام. وقت بخیر. توضیحات شما نشان میدهد که به احتمال زیاد شما دارای اضطراب هستید و این اضطراب در شما تولید وسواس کرده است. اتفاقات محیطی گاهی در ایجاد این وضعیت نقش دارند و همچنین ممکن است زمینههای ارثی نیز داشته باشد. متاسفانه اضطراب پیشرونده و خیلی آزاردهنده است. به هر حال باید اضطراب شما درمان شود. برای مدتی ورزش کنید و از وارد شدن به موضوعات پر تنش بپرهیزید. قبل از خواب دوش آب ولرم بگیرید. اگر علائم همچنان باقی ماند باید برای اقدامات درمانی مراجعه نمایید. مشکل شما با رواندرمانی کوتاهمدت به خوبی برطرف خواهد شد. موفق باشید.
سلام. هرچند کودکان در فاصلهی بین ۳ تا ۵ سالگی دچار علائم خاص میشوند که نیازی به هیچگونه پیگیری نیست، اما علایمی که در دختر شما وجود دارد به دلیل متناقض بودن نیاز به پیگیری و بررسی دارد. البته نباید از این بایت نگران باشید. بررسی صرفا به این خاطر است که اگر موضوع مهمی وجود داشته باشد خیلی زود تشخیص دهیم و از شدت یافتن آن جلوگیری کنیم. در کودکانی که استرس محیطی را تجربه کردهاند این علایم معمولا به وجود میآید اما اگر کودکی بدون وجود استرس محیطی دچار این علائم شود، الزاما باید علت آن مشخص شود تا تحت کنترل قرار گیرد. سایر ویژگیهای کودک نیز مثل سطح هوش، بیشفعالی، میزان کابوسهای شبانه و ویژگیهای ژنتیکی بسیار مهم هستند که باید به دقت ارزیابی شود. به هر حال معاینه دخترتان توسط یک روانشناس اولین اقدام ضروری است. موفق باشید
سلام. اگر کسی چه به صورت جدی و چه شوخی بگوید که فعلا قصد ازدواج ندارد، هیچ راهی بهتر از قطع رابطه نیست. بنابراین کاری که شما انجام دادهاید کار درستی بوده است. شما فکر کردهاید که او هم به شما علاقه دارد، اما فکر کردن کافی نیست، اگر علاقهای از جانب او بود، باید به عمل و اقدام منجر میشد. بسیاری از پسرانی که به هر دلیل از حرف زدن در زمینهی ازدواج طفره میروند، به این معنی است که طرف مقایل را انتخاب نکردهاند. این افراد حتی اگر سالها در رابطهی دوستی باقی بمانند ولی به محض اینکه حرف از ازدواج به میان میاید تغییر موضع میدهند و پا پس میکذارند. توصیفاتی که شما از رابطهتان دادید، هیچ چیزی را از علاقهی طرف مقابل نشان نمیدهد. پس دلیل روشنی هم برای ادامه یافتن وجود نداشته است. همچنین اگر طرف مقابل به شما گرایشی داشت، زیر بار این قطع رابطه نمیرفت. بدرود
سلام. وابستگی به آدمها ناشی از نیازهای شخصیتی است. این نیازها معمولا در گذر زمان و براساس شرایط زندگی به وجود میآید. افراد، اغلب خودشان نمیدانند که این نیازها در گذشته چگونه شکل گرفتهاند و از کجا به وجود آمدهاند و به همین دلیل نمیتوانند آن را شناسایی کنند و از بین ببرند. این کار را یک روانشناس انجام میدهد و بر اساس بررسیهای بالینی منبع نیاز و نوع شکلگیری آن را تشخیص میدهد و به افراد برای حل آن کمک میکند. با این وجود خود افراد نیز ممکن است با تحلیل گذشتهی خود و همچنین تحلیل شرایط فعلی، خودشان بتوانند تا حدی در این شناخت گام بردارند. علاوه بر آن شما باید این مقدار نظارت را بر خودتان داشته باشید که در صورتی که یک رابطه را مخرب و فاقد سود ارزیابی کردید، برای خروج از آن اقداماتی انجام دهید. البته عجیب نیست اگر بسیاری از افراد خودشان نتوانند به خروج از رابطه اقدام کنند. در اینصورت، کمک گرفتن از یک منبع بیرونی مشکل را حل میکند. موفق باشید.
سلام. در کودکان ۳ تا ۵ ساله رفتارهایی از قبیل لجبازی، ناسازگاری، قشقرق به پا کردن و بهانهجویی تا حد زیادی طبیعی است. بهتر است این رفتارها را فعلا ندیده بگیرید و با فرزندتان ارتباط عاطفی برقرار کنید. انتظار میرود اگر ارتباط خوبی با او برقرار شود و برای این رفتارها سرزنش نشود، تا اواخر ۶ سالگی مشکل حل شود. با این وجود اگر همچنان وضعیت پایدار ماند باید کودک را بررسی و اقدامات ضروری انجام گیرد. بدرود.
سلام. همانگونه که خودتان گفتهاید مشکل اصلی همسر شما این است که در خانوادهای بزرگ شده که روابط عاطفی و صمیمیت را نیاموخته و به همین دلیل نمیتواند با شما گرم و صمیمی رفتار کند. علاوه بر آن توصیفات شما نشان میدهد که همسرتان، از مهارتهای ارتباطی ضعیفی برخوردار است. البته ضعف مهارتهای ارتباطی ممکن است شامل شما نیز بشود زیرا فضای سردی که در خانهی شما حاکم است ناشی از عملکرد هر دو شماست. اینکه شما تلاش کردهاید که طوری رفتار کنید که منجر به تنش نشود بسیار خوب است اما کافی نیست، زیرا حتی اگر موفق شوید جلوی تنش را بگیرید باز هم یک زندگی سرد و کسلکننده، نمیتواند شما را راضی نگه دارد. علتهای زیادی میتواند باعث چنین وضعیتی شود که ابتدا باید با بررسی شما و همسرتان آن را تشخیص دهیم. مثلا تعداد کم روابط جنسی همسرتان، ممکن است ناشی از یک افسردگی نهفته باشد تا رابطه با شخص دیگری. به همین دلیل هر دو شما باید تحت بررسی تشخیصی قرار گیرید تا قبل از هر اقدامی، علت اصلی مشخص شود و سپس بر اساس آن گامهای بعدی برداشته شود. بنابراین توصیه میکنم در شهر خودتان به یک روانشناس مجرب مراجعه نمایید تا به کمک او مشکل را طبق یک روال منطقی و علمی حل نمایید. موفق باشید.
سلام.پرسشهای شما، بیش از آنکه پیچیده و در هم باشد، برگرفته از بیماریهایی است که به قول خودتان در شما انباشته شده است. به احتمال زیاد شما فرد باهوشی هستید اما به نظر میرسد این هوش چندان توسط شما در جهت حل مسائل مورد استفاده قرار نگرفته است. شاید به این دلیل که شما در آشفتگی بیش از حد دنیای درونتان سردرگم ماندهاید. سن شما اما بسیار امیدوارکننده است تا به همهی این آشفتگیها پایان دهید. شما باید توسط یک روانشناس حاذق و باهوش مورد ارزیابی قرار گرفته و مراحل درمان را طی نمایید. افسردگی شدیدی که بر شما غالب شده الزاما باید از بین برود و گرنه شما زیر چتر این افسردگی حتی از درست فکر کردن نیز محروم خواهید ماند. چون ساکن تهران نیستید نمیتوانم درخواست دیدن شما را داشته باشم، اما تاکید میکنم در شهر خودتان، برای تغییر این وضعیت کاری بکنید. بدون تردید بعد از طی مراحل درمان، تعبیر و تفسیر شما از جهان و رویدادها تغییر خواهد کرد و احساستان نیز نسبت به خودتان و دیگران دگرگون خواهد شد. بدرود.
سلام. هرچند مطالعاتی که شما برای ارزیابی مشکل خودتان انجام دادهاید، ستودنی است. اما به دلیل مشابه و مشترک بودن بسیاری از نشانهها، بهتر است تشخیص مشکل را به یک متخصص بسپارید. زیرا اگر تشخیص به درستی صورت نگیرد، هر اقدامی که بعد از آن انجام شود ناکارآمد خواهد بود. برای بررسیهای تخصصی در این زمینه پیشنهاد میکنم یک ملاقات حضوری با هم داشته باشیم تا بعد از تشخیص نهایی، در مورد اقداماتی که لازم است انجام شود با هم تصمیم بگیریم. بدرود.