مرکز مشاوره آگاهان

روان‌شناس کیست

  تعیین اینکه اصطلاح روان‌شناس برای چه کسی به کار می‌رود، قضاوت آسانی نیست. مشکلات از این واقعیت ناشی می‌شود که برخی از کسانی که ادعای آن را دارند به دلیل این است که به حرفه روان‌شناسی می‌پردازند، دیگران به دلیل کاربرد آن، بعضی‌ها به دلیل تدریس آن، و برخی نیز به دلیل پژوهش آن. در مواردی که یک تعریف رسمی ارائه می‌شود، معمولاً هدف آن برآوردن برخی مسائل عملی یا قانونی است. برای مثال از نظر بسیاری از سازمان‌های دولتی که گواهینامه‌های روان شناسان را کنترل می‌کنند، روان شناس می‌بایست یک دوره عالی (دست کم فوق لیسانس، و اغلب دکترا) را در یک موسسه معتبر طی کرده، یک یا چند سال دوره کار آموزی تحت نظارت را گذرانده و در امتحان کتبی قبول شده باشد. هنگام مشخص کردن یک روان شناس به عنوان کسی که یکی از وظائف تخصصی مثل روان‌شناس بالینی، روان‌شناس مشاور، روان‌شناس قانونی، روان‌شناس مدرسه و غیره را به عهده خواهد گرفت، اغلب ملاک‌هائی از این نوع به کار می‌رود. با وجود این هنگام سنجش این موضوع که کسی که به تدریس یا پژوهش روان‌شناسی می‌پردازد آیا شایسته این عنوان است، مسائل چندان روشن نیست. برای مثال، مشخصه قابل قبول برای یک روان‌شناس این است که (الف) دست کم درجه فوق لیسانس یا ترجیحاً درجه دکترا داشته باشد و (ب) فرایندهای روان‌شناختی را مورد بررسی قرار دهد. البته صرف داشتن مدرک تحصیلی مشکلاتی را موجب می‌شود.

   مدرک چه اهمیتی دارد؟ اریک اریکسون را که روانکاو و بشر دوستی بزرگ است و هیچ مدرک دانشگاهی نگرفت، یا هربرت سیمون، برنده جائزه نوبل در اقتصاد را که یکی از نظریه پردازان پیشرو در رشته روانشناسی شناختی است، یا ژان پیاژه با وجود آموزش دیدن در زیست شناسی موجب نوسازی روانشناسی رشد شد، یا ویلیام جیمز که شاید بزرگترین آنها بود و برای نخستین بار به آموزش رشته روان شناسی پرداخت، چه باید بنامیم؟

   شرط دیگر مبنی بر اینکه روان شناس می‌بایست فرایندهای روان‌شناختی را مورد بررسی قرار دهد نیز بیهوده‌است. زیرا هر پیشرفت جدید در روان‌شناسی فرایند‌هائی را به میان می‌کشد که زمانی تصور می‌شد به حوزه‌های دیگر تعلق دارند. علم روان شناسی شامل هزاران اصطلاح برگرفته از جامعه شناسی، انسان شناسی، زیست شناسی، فیزیولوژی، پزشکی، فلسفه، علوم کامپیوتر، زبان شناسی، ریاضیات، شیمی، و فیزیک است. دانشمندانی که این فرایندها را بررسی می‌کنند اغلب چنین تصوری ندارند که روان شناسی را مورد بررسی قرار می‌دهند، اما آنان در واقع این کار را انجام می‌دهند. بنابراین آنان را چگونه نام گذاری خواهیم کرد؟

   لذا بحث بر سر اینکه چه کسی روان‌شناس هست بسیار جالب است و صرف داشتن مدرک تحصیلی و یا بررسی فرایند‌های روان‌شناختی نمی‌توان به کسی روان‌شناس گفت. همچنین بسیار دیده شده است که مردم عادی نیز صرف داشتن نظریه‌ی ذهن قوی خود را بدون تخصص کافی روان‌شناس می‌دانند که این خود موجب نشر اطلاعات شبه علمی و نه علمی می‌شود. همچنین با تخصصی شدن و حتی فوق تخصصی شد بسیاری از گرایشات روان‌شناسی کسی نمی‌تواند ادعا کند که در تمامی حوزه‌های روان‌شناسی اطلاعات دارد و این کار نه تنها نشدنی است بلکه نشان از نادانی گوینده‌ی آن دارد و همین امر باعث می‌شود تا ما در مراجعه به روان‌شناس متخصص نهایت دقت را داشته باشیم و روان خود را دست هر کسی ندهیم .

 

منبع

آرتور اس. ربر(۱۹۹۵). فرهنگ روان شناسی(توصیفی). ترجمه یوسف کریمی و همکاران(۱۳۹۰، انتشارات رشد، تهران، صفحه ۷۴۲)

 

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *