قسمت اول
واژهی اضطراب برای اغلب افراد واژهای بسیار آشناست. بسیاری از افراد بدون اینکه خود بدانند از اضطراب یا اختلالات اضطرابی رنج میبرند. اضطراب کیفیت زندگی را به شدت پایین میآورد و احساس رضایت فرد را از خود و محیط زندگیاش کاهش میدهد. مشاهدات کلینیکی نشان میدهد که درصد قابل توجهی از افرادی که در روابطشان با دیگران مشکل دارند دارای اضطراب حاد یا مزمن هستند. مثلاً زن و شوهری که به تعبیر خودشان حرف همدیگر را نمیفهمند و گفتگوی آنها خیلی زود به تنش و مشاجره تبدیل میشود و یا نوجوانی که با اندک تحریکی صدای خود را بلند کرده و دست به پرخاشگری میزند، و یا فردی که با وجود نداشتن مشکلات مهم باز نمیتواند از زندگی لذت ببرد و یا دانشآموزی که هر چه تلاش میکند باز هم از تمرکز کردن عاجز است، قبل از هر اقدامی باید از نظر اضطراب مورد ارزیابی قرار گیرند. انسانها آموختهاند که اضطراب خود را نبینند و در عوض، عوامل بیرونی را مسبب مشکلات خود بدانند. در چنین وضعیتی اضطراب باقی میماند و آرام آرام رشد میکند و پس از مدتی به ویژگی شخصیتی تبدیل میشود. در این صورت فرد با یک رویکرد اضطرابی با دنیای بیرون رابطه برقرار میکند. مثلاً مادری که دائم نگران سلامتی فرزندش است و بیش از حد لازم از او مراقبت میکند و یا دانشآموزی که با اینکه درسها را یاد گرفته اما تمام اوقاتِ خود را صرف درس خواندن میکند، و فردی که دائم از دردهای جسمی شکایت دارد، دچار رویکرد اضطرابی هستند.
علاوه بر آن بسیاری از بیماریهای پزشکی از قبیل مشکلات گوارشی، دردهای مزمن، فشار خون، اختلالات جنسی، اختلالات متابولیکی و اختلالات هورمونی نیز میتواند با اضطراب رابطهی تنگاتنگ داشته باشد. تجربه نشان داده که وقتی با روشهای تخصصی به افراد کمک میشود تا اضطراب خود را کشف و درمان کنند، به شدت ابراز خرسندی و رضایت میکنند. خوشبختانه امروزه روشهای علمی بسیار کارآمد و جدیدی برای درمان اضطراب وجود دارد که در زمان کوتاهی نتایج چشمگیری به دست میدهد. یک متخصص روانشناس ابتدا به کمک مصاحبهی بالینی و در صورت نیاز انجام تستهای تشخیصی، نوع و شدت اضطراب را مشخص میکند و متناسب با آن یک روش درمان را انتخاب مینماید. انتخاب روش درمان مهمترین قسمت درمان محسوب میشود زیرا اگر روش درمان درست انتخاب نشود، علاوه بر اینکه اضطراب درمان نمیشود به اتلاف وقت و هزینه نیز منجر خواهد شد. انتخاب روش درمانیِ مناسب، احتمالِ عود بیماری بعد از درمان را بسیار کاهش میدهد.
هرچند اضطراب و دلشوره دارای وجوه مشترکی هستند، اما یکی نیستند. شخصی که اضطراب دارد ممکن است هیچ دلشورهای را در خود احساس نکند و به همین دلیل برای درمان اضطراب خود اقدامی انجام ندهد. به عنوان مثال کودکی که شب ادراری دارد فاقد دلشوره است اما اضطراب بالایی دارد و همین اضطراب به شب ادراری منجر شده است. اضطراب در صورت تداوم ممکن است به اختلالات دیگری که آنها را اختلالات اضطرابی مینامند تبدیل شود. تیک، وسواس، مشکلات خواب، ناخنجوی، زودتحریکی، بیقراری، فوبی و سایر هراسهای مرضی جزء اختلالات اضطرابی محسوب میشوند که معمولاً بدون درمان برطرف نمیشوند. شخص مضطرب بدون اینکه خود بداند انرژی زیادی را صرف کنترل اضطراب و یا کلنجار رفتن با آن میکند و به همین دلیل خسته و کوفته و بیانگیزه است. بسیاری از افرادی که با مشکل بیانگیزگی برای درمان مراجعه میکنند دارای اضطراب مزمن هستند، لیکن خودشان این را نمیدانستهاند. آنها اظهار میدارند که مدت طولانی است که شادی عمیق را تجربه نکردهاند و حتی رویدادهای خوشحال کننده نیز نمیتواند آنان را شاد کند. اغلب افرادی که دارای اضطراب مزمن هستند نگاهی بدبینانه به خود و دیگران دارند و ارتباط آنها در بیشتر موارد به تنش و عدم رضایت میانجامد.
در قسمت بعد انواع اختلالات اضطرابی را به تفکیک مورد بررسی قرار خواهیم داد و شما را با جنبههای آشکار و پنهان آن آشنا خواهیم کرد. به یاد داشته باشید که وقتی اضطراب به آسانی قابل درمان است، شما محکوم نیستید که دائم رنج آن را بر دوش بکشید و فشار ناشی از آن را تحمل کنید.
نوشته: دکتر محمد رفیعی