مرکز مشاوره آگاهان

نظریه تحلیل رفتار متقابل


تحلیل رفتار متقابل
Transactional Analysis (T.A)

     تحلیل رفتار متقابل از سال ۱۹۷۰ بصورت رسمی در جهان شناخته شد و بنیان گذار آن دکتر اریک برن است. این نظریه دارای دیدگاه‌های روان‌شناسی فردی و اجتماعی است. تحلیل رفتار متقابل راهی است برای انکه ببینیم بین مردم و درون مردم چه می‌گذرد. با این روش می‌توان روشن کرد که در لایه‌های زیرین ارتباطات جاری بین انسان‌ها چه چیزی در حال رخ دادن است و انتخاب‌های دیگری را نشان می‌دهد که کسانی که درگیر آن روابط هستند بتوانند چنانچه بخواهند از آن اجتناب کنند. TA به طور گسترده‌ای در زمینه‌های مدیریت، تعلیم و تربیت، سیاست، مذهب، آموزش، مشاوره، روان‌درمانی  و روان‌پزشکی مورد استفاده قرار می‌گیرد.

در  TAافراد برای یافتن راه حل مشکلات‌شان مشارکت دارند، آن‌ها این توانایی را می‌یابند تا از طریق بستن قرارداد به شناخت توانایی‌های بالقوه خود برای تغییر پی ببرند. نهایت کاربرد TAدر آن است که افراد را به نقطه‌ای هدایت می‌کند تا با نگاهی نو به تجارب ناخوشایند گذشته‌شان بتوانند رفتارشان را اصلاح کرده و تغییر دهند تا به این طریق به خود کمک کرده و به یک برنده تبدیل شوند.

   در تحلیل رفتار متقابل نقش محیط و ارتباط اجتماعی از اهمیت فراوانی برخوردار است با این حال نهایتا افراد خود مسئول زندگی و رفتار خود هستند و فرد باید این مسولیت را پذیرا باشد و به نقش خود در زندگی بیش از هر عامل دیگر توجه نماید. تحلیل رفتار متقابل به روابط و مشکلات درونی شخص و رابطه انسان‌ها با یکدیگر توجه خاصی دارد و اعتقاد دارد که اگر افراد با یکدیگر روابط سالم و صمیمانه و صادقانه داشته باشند و آن را جایگزین روابط مخرب، منفی و تحقیر آمیز نمایند قادر خواهند بود از فشارهای روانی خود و دیگران بکاهند و از زندگی لذت بیشتری ببرند.

   تحلیل رفتار متقابل در عین سادگی این توانایی را دارد تا افکار و احساسات پیچیده، سر در گم و پریشان شخص را سامان بخشد تا فرد با تفکیک و سازمان‌دهی افکار و احساسات، شناخت بهتری از خود به دست آورد و در نتیجه با آگاهی بیشتر از نقاط ضعف و قدرت خود رفتارهای سالم و سازنده‌ای را اختیار نماید. انسان را توانمند می‌سازد که در بحران‌های روانی خود قادر به تجزیه و تحلیل مشکل و حل آن باشد. همچنین تحلیل رفتار متقابل این امکان را فراهم می‌آورد تا بتوان ساختار شخصیت را به صورت نمودار‌های شخصیتی ترسیم نمود، به طوری که هر فرد آشنا با این روش، با دیدن نمودار می‌تواند به ساختار شخصیتی و روابط متقابل فردی که نمودار آن ثبت شده پی ببرد. امروزه متخصصین تحلیل رفتار متقابل می‌توانند ادعا کنند که با استفاده از روش‌های کاربردی و زبان تازه‌ای که برای روان‌شناسان ابداع شده، دامنه آن به علوم اجتماعی، آموزشی، مدیریت منابع انسانی، ساختارهای سازمانی، روان‌کاوی و گروه درمانی کشیده شده است. بدین ترتیب پویایی تئوری تحلیل رفتار آن را متمایز از دیگر مکاتب قرار داده است.

   اساس نظریه اولیه تحلیل رفتار متقابل، بر پایه حالت‌های شخصیتی ارایه گردیده، اریک برن این حالت‌های شخصیتی را به سه بخش «والد»،«بالغ»،«کودک» معرفی نمود که شامل نوعی نظام  به هم پیوسته  فکر کردن، احساس کردن و رفتار کردن است، در مرحله دوم و در تکامل نظریه، تحلیل رفتار متقابل یعنی رابطه بین افراد  مورد توجه و بررسی قرار گرفت و بر اساس واکنش همزمان روانی و اجتماعی و تبادل رابطه‌های  متقابل طبقه بندی و ارایه گردید.

در مرحله سوم با مشاهده رابطه‌های پنهان و دو سطحی در ارتباط‌های متقابل، بازی‌های روانی که بین افراد در جریان است کشف گردید و پیش بینی نتیجه‌ی نهایی این گونه بازی‌های روانی مشخص و تعریف شد.

   چهارمین مرحله رشد و تکمیل نظریه تحلیل رفتار متقابل، تحلیل زندگی نامه یا نمایش نامه زندگی است که به بازی روانی مشابهی که مردم بارها آن را تکرار می‌کنند می‌پردازند. این طرح کلی، شیوه زندگی افراد را تعیین می‌نمایند و ساختار نمایش نامه زندگی زندگی هر کس را مشخص می‌کند. با دستیابی به نظریه تحلیل رفتار متقابل می‌توان به شناخت مشکلاتی که در افراد موجب عدم تعادل در ساختار شخصیت و ارتباط با دیگران و تکرار بازی‌های روانی و نمایش نامه زندگی می‌گردد دست یافت و راه کارهای تغییر و درمان آن‌ها را کشف و ارایه نمود. درمان گراهای نوگرا در تحلیل رفتار متقابل، با ارایه‌ی نظریه‌ها و روش‌های جدید و اقتباس از نظریه‌های دیگر، به نوعی مکتب روانی‌درمانی اقتضایی دست یافتند که در درمان و تغییر رفتار بسیار موثر و کارامد بوده است. اصلی‌ترین کاربرد تحلیل رفتار متقابل در انسان‌ها، ایجاد شناخت رفتاری، احساسی و ذهنی است که سه جنبه‌ی مهم شخصیت است. با کمک تحلیل رفتار و به منظور کسب معرفت از شخصیت بالقوه و کشف جایگاه واقعی خویشتن، تغییر در ساختار شخصیتی کاملا امکان پذیر می‌گردد.

نظرات و مفاهیم در TA

حالات نفسانی خود

درون هر انسان یک مکالمه دایمی وجود دارد، گاهی یک جر و بحث، گاهی جدل، وقتی شخص تصمیمی می‌گیرد، در واقع این تصمیم ناشی از مکالمات ذهنی و درونی فرد و آن چیزهایی است که به خود می‌گوید.

TAبه تجلیات خود حالات نفسانی، “من” می‌گوید TAهمچنین شرح می‌دهد که این گرایش درونی متفاوت از کجا نشات می‌گیرد. حالات نفسانی خود شامل والد، بالغ، کودک است.TA برای هریک از این حالات نفسانی خود صفات مثبتی را در شرایط خاص قائل است. هر یک از این حالات نفسانی احساسات، تفکرات و قضاوت‌های ارزشی خاص خود را داراست.

والد: مجموعه‌ای از پیش داوری‌ها، باورها و تعصبات است . این بخش از شخصیت با دستور العمل‌های زندگی و باید و نباید‌های آن سرو کاردارد و دارای دو بُعد است یکی بعد نوازش‌گر که حالت حمایتی دارد و بُعد دیگر انتقادگر که بر خلاف بُعد قبلی سخت‌گیر و یا آزارگر نیز می‌تواند باشد. والد می‌تواند کنترل کند، تصمیم بگیرد، نقش بازی کند و دلیل‌تراشی کند و ممکن است در بعضی موارد نیز حق با او باشد. والد انتقادگر را معمولا در افرادی با عزت نفس پایین و دارای عناد به خود همراه دانسته‌اند.

بالغ: خوب پردازش کردن اطلاعات و برخورد مناسب و شایسته از حالات نفسانی بالغ سر چشمه می‌گیرد. تصمیماتی که منطقی و بر مبنای حقایق موجود است نیز از حالات نفسانی بالغ نشات می‌گیرد. اظهار نظر‌های منطقی و احساسات اخلاقی، اهداف و توقع‌گرایی با این بخش از شخصیت ما سر و کار دارد.

کودک: در تعاریف TAکودک به عنوان منبع خلاقیت، باز‌آفرینی و منبع اساسی سَرزندگی  محسوب می‌شود. هیجانات، احساسات و تصوراتی که کودک دارد ممکن است توسط یک والد سخت‌گیر و حتی یک والد نوازش‌گر سرکوب شود که می‌توان در دراز مدت بر شخصیت فرد اثرات نا مطلوبی داشته باشد که خود ممکن است به بیماری روان‌تنی(Psychosomatic) منجر شود. این بخش از شخصیت چنانچه تحت نظارت بالغ قرار نگیرد می‌تواند دیدگاه غیر واقعی نسبت به زندگی داشته و بر اساس تکانه‌های احساس و هیجانی رفتار کند.

   هدف TA کمک به فرد است که در شرایط و زمان‌های خاص می‌خواهد در کدامیک از حالات نفسانی باشد،  بجای اینکه صرفا اجازه دهد تا این حالات نفسانی دائما احساسات، افکار، گرایش‌ها و رفتار او را کنترل کنند.

نوازش و مبادلات

TAمعتقد است که تمام تعاملات بین افراد از نوازش‌ها و مبادلات ساخته شده است.

نوازش: هر نوع ارتباط متقابل بین دو نفر در واقع به معنای آن است که فرد دیگری متوجه حضور ما شده و یا به ما این احساس را بدهد که حضور ما را درک کرده استو نوازش میتواند کلامی یا غیر کلامی،مثبت یا منفی، شرطی یا غیر شرطی و دارای شدت متفاوت باشد. یک مبادله ارتباط بین دو نفر با یک معامله دو جانبه نوازش بین آن دو است . گاهی مبادلات «متقاطع» و گاهی «پنهانی» هستندو گاهی باعث سوتفاهم و یا قطع شدن روابط میگردد. بطور کلی شش رابطه بین حالات نفسانی دو نفر وجود دارد که عبارت است از رابطه ی: والد –والد، والد –بالغ، والد – کودک، بالغ – بالغ، کودک- کودک، کودک – بالغ.

ساختار زمانی

TA به شش روش گذراندن وقت و زمان اشاره می‌کند:

  1. کناره گیری
  2. تشریفات
  3. وقت گذرانی
  4. کار و فعالیت
  5. بازی‌ها
  6. صمیمیت

   وقت‌گذرانی یک روش تبادل نوازش است که در یک محیط غیررسمی صورت می‌گیرد. مانند گپ‌های بیهوده در ایستگاه اتوبوی یا در مهمانی‌ها، وقت‌گذرانی بیش از مراسم و مناسک مورد علاقه است. کار و فعالیت، اصلی‌ترین منع نوازش در طول زندگی است . بازی‌ها به منظور دوری از صمیمیت مبادله می‌شود و طرفین بازی را در احساس نامطلوب قرار می‌دهد. این احساسات غیرخوب، صمیمیت بین افراد را به مخاطره می‌اندازد . انسان‌ها در واقع بازی‌های روانی را به واسطه‌ی ترس از صمیمیت به نمایش می‌گذارند. در صمیمیت نیز نوازش مبادله می‌شود  اما نه به منظور گرفتن یک پاسخ مشخص بلکه به منظور مشارکت در احساس دیگری. در صمیمیت، انواع نوازش‌های غیر شرطی مبادله می‌شود بدون انکه تسویه حسابی صورت گیرد. هر چند رسیدن به صمیمیت با افراد غریبه بعید به نظر می‌رسد، تحلیل رفتار قادر است تا چنین احساساتی را در گروه‌های رو در رو ایجاد نماید.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *